معنی قبیله آتیلا

حل جدول

قبیله آتیلا

هون


قبیله

ایل، طایفه

لغت نامه دهخدا

آتیلا

آتیلا. (اِخ) پادشاه قبیله ٔ هون که در 434 م. امپراطوری روم شرقی و غربی را مغلوب و بپرداخت خراج ملزم ساخت. وفات او در 453 م. بوده است.


قبیله

قبیله. [ق َ ل َ / ل ِ] (ع اِ) گروه از فرزندان یک پدر. (منتهی الارب). گروهی مردم از یک پدر. (ترجمان علامه ٔ جرجانی). جماعتی را گویند که از یک پدر باشند. (برهان). || پاره ای از کله ٔ سر فراهم آمده با پاره ٔ دیگر. ج، قبایل. || دوال لگام. || سنگ بزرگ سر چاه. (منتهی الارب).

فارسی به عربی

قبیله

طائفه، عشیره، قبیله

فرهنگ فارسی هوشیار

آتیلا

پادشاه قبیله هون


قبیله

گروه، گروهی از فرزندان یک پدر

فرهنگ معین

قبیله

(قَ لَ یا لِ) [ع. قبیله] (اِ.) طایفه، گروه. ج. قبایل.

نام های ایرانی

آتیلا

پسرانه، نام پادشاه قبیله هون که امپراطوری روم شرقی را شکست داد 0


قبیله

پسرانه، توانایی، توان، سلطه و نفوذ

فرهنگ عمید

قبیله

گروهی از مردم دارای نژاد، سنت، دین، و فرهنگ مشترک،
گروهی از فرزندان یک پدر،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

قبیله

کاروان

مترادف و متضاد زبان فارسی

قبیله

آل، اعقاب، ایل، تبار، تیره، جماعت، دودمان، شعب، طایفه، عشیره

فارسی به ایتالیایی

قبیله

tribà¹

فارسی به آلمانی

قبیله

Abstammung (f), Sippe (f), Stamm (m), Volksstamm (m)

معادل ابجد

قبیله آتیلا

589

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری